به نظر می رسد که کمتر از اینكه در بین شاگردانش پیمان گیرد ، خجالت آور است.
قسمت اول: تاریخچه عقاید مربوط به عیسی مسیح ،
ما در هر زمان می فهمیم ، نویسندگان اولیه مسیحی از پدر به عنوان برتر از پسر کلام می گویند ، و به طور کلی آنها عنوان خدا را ، از پسر جدا می کنند. و برخی مواقع اوقات صریحاً او را ، منحصراً پسر ، احد خدای واقعی صدا می کنند. اصطلاحی که اصلاً با ایده تساوی کامل کل کسان در تثلیث مطابقت ندارد. اما به نکویی می توان انتظار داشت که پیشرفت های دکترین فعلی تثلیث باید به تدریج و کند باشد. در واقع ، چند سده قبل از شکل گیری کامل.
قسمت اول: تاریخچه عقاید مربوط به عیسی مسیح ، قسمت سوم: پاورپوینت فصل سوم شیمی یازدهم برتری همش به پدر پیش از شورای نیس نسبت داده می شد.
بیشتر نویسندگان اولیه مسیحی انگاشت می كردند كه متن "من و والد من یكی هستیم" فقط باید از یك وحدت یا انسجام میل فهمیده شود. از این رو ، ترتولیان تماشا می کند که این عبارت غیر یک چیز است ، نه یک شخص. و او توضیح می دهد که این به معنای همبستگی- یگانگی ، همانندگی ، همبستگی و عشقی است که والد به پسر تحمیل کرده است. اوریگن می گوید ، "بگذارید آن متن را در نظر بگیرد ،" همه آنچه که معتقد بودند از یک قلب و یک روح بودند "، و سپس او این جستار را خواهد فهمید ،" من و والد من یک هستیم. "
قسمت اول: تاریخچه عقاید مربوط به عیسی مسیح ، سرنوشت سوم: مزیت دائم به پدر قبل از شورای نیس نسبت دیتا می شد.
از بسیاری اوضاع به اندازه کافی مشهود است که درس الوهیت مسیح بدون مخالفت بسیار خویش را تأسیس نکرد ، به ویژه از مسیحیان ناآگاه که اندیشه می کردند از پولتهسم صرفه جویی می کند ، آن را بدست کسانی معرفی کرده اند که تعلیم و تربیت فلسفی ، و به واسطه پوشش دادن جرم بزرگ صلیب ، با پیشروی کردن کرامت شخصی منجی ما ، توسط دیگران پذیرفته شد.
قسمت اول: تاریخچه عقاید مربوط به عیسی مسیح ، چهارم: معضل که با آن دکترین الوهیت مسیح تأسیس شد.
همانطور که من این درس را انگاشت می کنم استحصال ناصحیحی از شخصیت و دولت اخلاقی خداوند است و تأثیر بسیاری از مقالات سایر در طرح مسیحیت ، بسیار ضد و نقیض و فرومایه است. من به روشی کاملتر از آنچه منظورم این است که با توجه به هرگونه فساد سایر مسیحیت سپریدن دهم ، پرتو خواهم داد که هیچ گونه صورت ای با استدلال ، یا کتب ورجاوند ندارد. و فلذا ، این که همه دکترین کفاره ، با هرگونه تغییر در آن ، فاصله ای از آموزه بدوی و ریشه دار مسیحیت بوده است.
در درس های متعارف کفاره عیسی مسیح برای گناهان ، در تقسیم دوم: نظرات در مورد دکترین کفاره ، مقدمه
به سختی نمی توان به راستی این دکترین کفاره شک کرد ، هنگامیکه در نظر بگیریم که حداکثر حقوقی که می طاقت از آن کاسته شد ، در کتب مقدس جایی نیستند ، یا ادعا می شوند ، ولی سایرین کاملاً مغایر با آنها هستند.
بخش دوم: عقاید مربوط به دکترین کفاره ، § من: این که مسیح برای جلب خوشنودی گناهان انسان ، مرد نشد.
هرگاه پروردگار ما از جستار رسالت و مرگ خود کلام بگوید ، همانطور که بیشتر اوقات انجام می دهد ، این به طور کلی تر سپریدن می شود ، همانطور که برای نجات جهان ، اتمام خواست خدا ، اتمام پیشگویی های کتاب مقدس است ... یا اغلب به گزیده تر ، برای اثبات کامل اثبات رسالت خود با رستاخیز او از مردگان ، و اطمینان از رستاخیز مانند کل پیروانش. او همچنین کبیر شدن خود بر روی صلیب را با ارتفاع مار در بیابان و بذر دفن شده در زمین را سنجش می کند ، در چهره لزوم برای افزایش آینده آن. ولی کل این بازنمایی ها برای هر چیز در آموزه کفاره کاملاً اجنبی است.
بخش دوم: عقاید مربوط به دکترین کفاره ، § من: این که مسیح برای جلب رضایت گناهان انسان ، فوت شد نشد. پاورپوینت فصل سوم شیمی یازدهم 
از عقیده شهرت یک روح متمایز از تن ، تمرین نماز خواندن ، ابتدا برای مردگان ، و سپس برای آنها با قطار طولانی از نظرات پوچ سایر و اعمال خرافی بود.
نتیجه گیری عمومی ، سرنوشت اول: حاوی ملاحظاتی که به کافران و بویژه آقای گیبن اشاره شده است
این معجزات فی نفسه چیزهای شدنی هستند ، باید مجاز باشند لغایت زمانی که بدیهی است که در طبیعت قدرتی برابر با کارکرد آنها وجود دارد. و بی گمان قدرت ، ریشه-بن-بیخ یا هستی ، با هر اسمی که متعلق به اسم دستگیر شود ، که دانشمند را بوجود آورد ، و قوانین آن را تأسیس کرد ، کاملاً برابر است با هر عزیمت گاه به گاه از آنها. قصد و به کارگیری آن معجزاتی که دین مسیحی بر پایه آن بنا شده است ، همچنان مطابق با مفعول و به کارگیری سیستم عمومی طبیعت است ، یعنی. تولید بهروزی فلذا ، کاری نداریم که اتمام دهیم ، بلکه باید با استفاده از قوانین شناخته شده تخمین ارزش شهادت ، رسیدگی نماییم که آیا دلیلی وجود دارد که اندیشه کنیم چنین معجزات اتمام شده است ، یا اثبات مسیحیت ، یا تاریخ مسیحیت ، ندارد. ایستاده تو